زنجیره ارزش معدن؛ فرصت طلایی اقتصاد در گرو رفع چالش‌ها

توسط

*نقش استراتژیک معدن در اقتصاد غیرنفتی ایران

بخش معدن و صنایع معدنی به عنوان یکی از پایه‌های کلیدی رشد اقتصادی غیرنفتی در ایران شناخته می‌شود. این حوزه نقش مهمی در ایجاد اشتغال پایدار و توسعه کشور دارد. حسن یحیوی، کارشناس اقتصادی و مدیر مجامع «ومعادن»، معتقد است که توسعه متوازن زنجیره ارزش معدن از اکتشاف تا صنایع پایین‌دستی، فرصتی بی‌بدیل برای شکوفایی اقتصاد است. این زنجیره ارزش به دلیل مصرف داخلی بخش عمده تولیدات و اتکا به فناوری، برخلاف بخش نفت، از عارضه «بیماری هلندی» مصون مانده است. این فرآیند از استخراج تا تولید مقاطع فولادی، علاوه بر ایجاد درآمد داخلی، پویایی اقتصادی و امکان صادرات را نیز فراهم می‌کند.

)چالش‌های تأمین مالی؛ نرخ بهره بالا و کاهش سودآوری

تأمین مالی پروژه‌های بزرگ معدنی با موانع پیچیده‌ای روبرو است که فراتر از مسائل مالی است. یحیوی تأکید می‌کند که در سال‌های اخیر، افزایش شدید نرخ بهره هزینه پول را برای سرمایه‌گذاران به شدت بالا برده است. با هزینه تمام‌شده پول که برای شرکت‌ها به بیش از 40 درصد رسیده، توجیه‌پذیری اقتصادی پروژه‌ها به شدت کاهش یافته است. این وضعیت موجب شده است تا نرخ بازگشت سرمایه مورد انتظار نیز افزایش یابد و پروژه‌ها به سختی بتوانند هزینه‌های سنگین تأمین مالی را تحمل کنند.

*کمبود خوراک و بحران زیرساخت‌ها

یکی از چالش‌های اساسی شرکت‌های فولادی، کمبود سنگ آهن به دلیل سرمایه‌گذاری ناکافی در صنایع بالادستی طی سال‌های گذشته است. این مشکل هزینه تمام‌شده تولید را برای بسیاری از شرکت‌ها افزایش می‌دهد. علاوه بر این، بحران در تأمین یوتیلیتی‌ها (برق، گاز و آب) و قطعی‌های مکرر، برنامه‌ریزی تولید را مختل کرده است. این موانع حاشیه سود شرکت‌های معدنی و صنعتی را به شکل قابل توجهی کاهش داده و این کاهش در صورت‌های مالی آن‌ها کاملاً مشهود است.

*سیکل معیوب نقدینگی و توقف پروژه‌ها

سهام‌داران عمده شرکت‌های معدنی، به ویژه صندوق‌های بازنشستگی، خود با کمبود نقدینگی مواجه هستند. این امر باعث می‌شود سود شرکت‌ها به طور کامل تقسیم شود و منابعی برای سرمایه‌گذاری مجدد و اجرای پروژه‌های توسعه‌ای باقی نماند. پروژه‌های در حال اجرا نیز به دلیل کمبود منابع مالی، با تأخیر و افزایش هزینه‌ها روبرو می‌شوند که در نهایت نرخ بازدهی آن‌ها را کاهش می‌دهد. این سیکل معیوب، انگیزه استفاده از ابزارهای بدهی در بازار سرمایه را نیز از بین برده است.

*ضرورت بازسازی فناورانه و چالش‌های بین‌المللی

صنعت معدن ایران نیازمند یک بازساختاردهی (ری‌استراکچر) تکنولوژیک گسترده است. این بازسازی مستلزم دسترسی به فناوری‌های روز دنیاست که با چالش‌های سیاسی و منطقه‌ای گره خورده است. بدون دسترسی به تکنولوژی مدرن، هدررفت انرژی افزایش یافته و کیفیت محصولات نهایی کاهش می‌یابد. همزمان، اهمیت مسائل زیست‌محیطی مانند «فولاد سبز» و «مالیات کربن» در جهان رو به افزایش است که می‌تواند در آینده صادرات ایران را تحت تأثیر قرار دهد.

*سرمایه‌گذاری ناچیز در اکتشافات جدید

آمارها نشان‌دهنده کمبود سرمایه‌گذاری جدی در بخش بالادستی معدن، به‌ویژه در حوزه اکتشاف است. بر اساس آمار مرکز آمار ایران در سال 1402، از مجموع 144 هزار میلیارد ریال سرمایه‌گذاری در بخش معدن، تنها 5 درصد به توسعه و اکتشاف اختصاص یافته است. این در حالی است که 72 درصد این سرمایه‌گذاری صرف خرید ماشین‌آلات شده است. این ارقام به وضوح نشان می‌دهد که آینده تأمین خوراک برای صنایع معدنی با ریسک مواجه است.

*صندوق‌های پروژه؛ راهکاری مشروط برای تأمین مالی

استفاده از شرکت‌ها یا صندوق‌های پروژه به عنوان یکی از بهترین روش‌ها برای تأمین مالی معرفی می‌شود. شفافیت این ساختارها و نظارت سازمان بورس می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب کند. با این حال، تجربه نشان داده است که پروژه‌های فعلی نیز به دلیل هزینه‌های بالای پول، کمبود یوتیلیتی‌ها و ریسک‌های عملیاتی از اهداف اولیه خود فاصله گرفته‌اند. موفقیت این ابزارها مشروط به مدیریت چالش‌های کلان اقتصادی و صنعتی است.

*رکود در بازارهای داخلی و لزوم صادرات استراتژیک

تقاضای داخلی برای محصولات فولادی، به ویژه از سوی بخش‌های کلیدی مانند مسکن و خودروسازی، کاهش یافته است. آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد تعداد پروانه‌های ساخت‌وساز با نرخ رشد منفی مواجه بوده است. در چنین شرایطی که افق روشنی برای تقاضای داخلی وجود ندارد، صنعت فولاد باید از یک صادرکننده تاکتیکی به یک صادرکننده حرفه‌ای و استراتژیک تبدیل شود. نبود استراتژی بلندمدت صادراتی و قوانین دست‌وپاگیر، مانع اصلی تحقق این هدف است.

***

تحلیل‌های ارائه شده توسط حسن یحیوی، تصویری دقیق از پارادوکس موجود در بخش معدن ایران را به نمایش می‌گذارد. این بخش با وجود پتانسیل ذاتی برای تبدیل شدن به موتور محرک اقتصاد غیرنفتی، درگیر چالش‌ها است. نرخ بهره بالا، هزینه سرمایه‌گذاری را غیرمنطقی کرده و بحران زیرساخت‌های انرژی، تولید را سخت کرده است.

سرمایه‌گذاری ناچیز در اکتشاف، امنیت تأمین خوراک در آینده را تهدید می‌کند، در حالی که رکود بازارهای داخلی لزوم حرکت به سمت صادرات استراتژیک را فریاد می‌زند. در نهایت، شکوفایی این فرصت طلایی نیازمند یک بازنگری کلان در سیاست‌های اقتصادی، رفع عدم‌اطمینان برای سرمایه‌گذاران و تمرکز جدی بر نوسازی فناورانه و توسعه زیرساخت‌ها است.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

پیام بگذارید

اطلس اقتصاد